طبیعی است که صاحبان کسب و کار یرای بهبود فعالیت های تجاری و رشدو توسعه در پی استفاده از روش های بهبود فرایند کارباشند از جمله ی این روش ها، چرخه دمینگ است
مبدع این روش دکتر ویلیام ادوارد دمینگ است که در دهه ی 1950، روشی را ابداع کرد که علت خوب پیش نرفتن محصولات یا فرایندها را شناسایی می‌کرد. پس از آن، رویکرد دمینگ به ابزار استراتژی محبوبی بدل شد که بسیاری از سازمان‌ها از آن استفاده می‌کنند. چرخه دمینگ به آن‌ها اجازه می‌دهد که نظریاتی را درمورد موارد مستلزم تغییر مطرح کنند و سپس آن‌ها را در «چرخه‌ی بازخورد مستمر» ارزیابی کنند.
چرخه PDCA به‌خصوص برای پیاده‌سازی طرح‌های مدیریت کیفیت جامع (Total Quality Management) یا شش سیگما (Six Sigma) و برای بهبود کلی فرایندهای کسب‌وکار بسیار کمک‌کننده است.
دمینگ ترجیح می‌داد که به جای بررسی، بیشتر بر مطالعه‌ی خلاقیت ها و پیگیری برنامه‌ی اولیه تمرکز داشته‌باشد و تأکید داشت که جست‌وجوی دانش نو همیشه با نظریه هدایت می‌شود؛ پس، باید تا جایی که می‌توانید از درست بودن نظریه‌ی خود مطمئن شوید. اکنون که پی برده اید چرخه دمینگ چیست در ادامه به بررسی و معنای بهبود مستمر مراحل چرخه دمینگ می‌پردازیم.
منظور از بهبود مستمر چیست؟
تصور کنید که به تازگی امتیاز مربوط به رضایت مشتری در سایت فروشگاهی شما پایین آمده است. زمانی که به بررسی و پیگیری این موضوع می‌پردازیددر می یابید که بیشتر مشتریانتان از تاخیر در تحویل و آسیب‌دیدگی محصول شکایت کرده‌اند.
باتوجه به این موضوع، تصمیم می‌گیرید که پروژه آزمایشی کوچکی را طراحی کرده و به مدت یک ماه اجرا نمایید. در این پروژه، محصولات را از یک تامین‌کننده دیگر تهیه و تحویل مشتری می‌دهید. نتیجه، مثبت بودن بازخوردها است و از این پس تصمیم می‌گیرید که با تامین‌کننده جدید همکاری داشته باشید. این کار، همان چرخه دمینگ است.
مراحل چرخه دمینگ
با استفاده از این چرخه می‌توانید مشکلات را حل کنید و به صورت دقیق، راه‌حل‌ها را پیاده‌سازی کنید. با هم مروری بر مراحل چرخه دمینگ داشته باشیم.
۱. برنامه (Plan)
ابتدا، مشکل یا فرصت خود را شناسایی و درک کنید. شاید استاندارد محصول تمام‌شده‌ای به اندازه‌ی کافی بالا نباشد یا جنبه‌ای از فرایند بازاریابی شما نیازمند گرفتن نتایج بهتری باشد. اطلاعات موجود را به طور کامل بررسی کنید. ایده‌هایی را مطرح کنید، آن‌ها را مرور کنید و برنامه‌ی پیاده‌سازی دقیقی توسعه دهید.مطمئن باشید که معیارهای موفقیت خود را بیان کرده‌اید و تا جایی که می‌توانید، آن‌ها را به گونه‌ی قابل‌سنجشی انتخاب کنید.
۲. عمل (Do)
وقتی که راه‌حل احتمالی را پیدا کردید، آن را با پروژه‌ی آزمایشی‌ای در مقیاس کوچک بسنجید. این کار به شما نشان می‌دهد که آیا تغییرات داده‌شده، کم‌ترین اختلال را در بقیه‌ی عملیات ایجاد می‌کنند و منجر به دست‌یابی به نتایج بهتر می‌شوند یا خیر. برای مثال، شما می‌توانید آزمایشی را در بخشی با حوزه‌ی مشخص جغرافیایی یا با جمعیت آماری به‌خصوصی سازماندهی کنید.
هنگامی که پروژه‌ی آزمایشی خود را اجرا کردید، داده‌ها را جمع‌آوری کنید تا کارکرد درست تغییرات را مشاهده کنید. از این داده‌ها در ادامه مراحل چرخه دمینگ از آن استفاده خواهید کرد.
۳. بررسی (Check)
در این مرحله نتایج پروژه‌ی آزمایشی خود را در مقایسه با انتظارات مرحله‌ی اول تحلیل کنید تا موفقیت ایده‌ی خود را ارزیابی کنید.اگر این ایده موفقیت‌آمیز نبود، دوباره به مرحله‌ی یک چرخه PDCA رجوع کنید و در صورت موفقیت به مرحله‌ی چهار از مراحل چرخه دمینگ بروید.
مثلا ممکن است تصمیم بگیرید که تغییرات بیش‌تری را امتحان کنید و مراحل «عمل» و «بررسی» را مدام تکرار کنید، اما اگر برنامه‌ی اصلی شما به طور قطع کار نمی‌کند، لازم است به مرحله‌ی یک از مراحل چرخه دمینگ بازگردید.
۴. اجرا (Act)
در این مرحله شما راه‌حل خود را پیاده‌سازی می‌کنید، اما به یاد داشته‌باشید که PDCA /PDSA یک چرخه است و فرایندی نیست که ابتدا و انتها داشته‌باشد. فرایند یا محصول بهبودیافته‌ی شما معیار جدیدی می‌شود؛ با این حال، شما چرخه PDCA را ادامه می‌دهید تا راه‌هایی را پیدا کنید که حتی آن را بیشتر بهبود دهد.
جمع بندی
بی تردید برای هرسازمانی بهبود و ارتقای وضع موجود مهم است.شیوه های متنوعی برای بالابردن کیفیت خدمات و محصولات وجود دارد که چرخه ی دمینگ یکی از آنهاست و ما در این مقاله به شناسایی این روش پرداختیم.