وبلاگ

تعریف مهندسی ارزش

انجمن مهندسی ارزش آمریکا مهندسی ارزش را به صورت زیر تعریف می کند:

«مهندسی ارزش مجموعه تکنیکهای سیستماتیک و کاربردی است که بـرای تـشخیص کارکرد یک محصول/خدمت و تولید/ایجاد آن کارکرد با حداقل هزینه بکار می رود» و یا تعریف دیگر از این قرار است:

مهندسی ارزش یک کاربرد سیستماتیک از تکنیک های شناخته شده است که (1) عملکرد یک محصول یا خدمات را شناسایی می کند، (2) یک ارزش برای آن عملکرد تعیین می کند و (3) عملکرد لازم را به طور قابل اعتماد با حداقل هزینه کلی ارائه می دهد.

مهندسی ارزش و مدیریت هزینه

کاهش هزینه اغلب به عنوان تنها معیار برای کاربرد مهندسی ارزش در نظر گرفته می شود، زیرا “هزینه ها” قابل اندازه گیری هستند. با این حال، مهم است که بدانیم بهبود ارزش هدف واقعی مهندسی ارزش است و نمی تواند منجر به کاهش فوری هزینه شود. در اصطلاح بنیادی، مهندسی ارزش یک روش سازمان یافته از تفکر یا نگاه کردن به یک مرحله یا یک فرآیند از طریق یک رویکرد کاربردی است. این شامل یک ارزیابی عینی از  عملکردهای انجام شده توسط قطعات، اجزا، محصولات، تجهیزات، رویه ها، خدمات یا هر چیزی است که هزینه دارد.مهندسی ارزش اساساً بر مقوله خاصی از علوم فیزیکی متمرکز نیست. در عوض، فناوری‌های موجود و همچنین اصول اقتصاد و تکنیک‌های مدیریت کسب ‌وکار را در رویه‌های خود گنجانده است. هنگامی که به عنوان یک رشته مدیریت در نظر گرفته شود، از کل منابع در دسترس یک سازمان برای دستیابی به اهداف مدیریتی گسترده استفاده می کند.از این رو، مهندسی ارزش یک رویکرد سیستماتیک و خلاقانه برای دستیابی به بازگشت سرمایه از طریق بهبود کاری است که محصول یا خدمات در رابطه با پول صرف شده برای آن انجام می دهد.

تاریخچه مهندسی ارزش

مهندسی ارزش دراوایل دهه 1940 در شرکت” جنرال الکتریک” شکل گرفت. درآن زمان به دلیل جنگ جهانی دوم، کمبود نیروی کار ماهر، مواد اولیه و قطعات وجود داشت. برای غلبه بر کمبود پایان نامه ها، لارنس مایلز، جری لفتو و هری ارلیچر در جنرال الکتریک به دنبال جایگزین های قابل قبولی بودند. آنها متوجه شدند که این جایگزینی ها اغلب باعث کاهش هزینه ها، بهبود محصول یا هر دو می شود. آنچه به عنوان یک حادثه از سر ناچاری شروع شد، به یک فرآیند سیستماتیک تبدیل شد.روش جدید به قدری موفقیت آمیز بود که امکان تولید کالاها با کارایی تولید و عملیاتی بیشتر و هزینه های کمتر وجود داشت. در نتیجه موفقیت خود، جنرال الکتریک یک گروه ویژه به رهبری لری مایلز برای اصلاح روش تشکیل داد.

 

در سال 1954، دفتر کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده از فرآیند تحلیل ارزش برای بهبود هزینه در طول طراحی استفاده کرد. آنها آن را «مهندسی ارزش» نامیدند. مهندسی ارزش به طور رسمی در وزارت دفاع ایالات متحده در سال 1961 مورد استفاده قرار گرفت.در دهه 1960، آقای چارلز بایتوی یک جزء اضافی برای روش اصلی توسعه داد. در طول کار خود برای Sperry UNIVAC، او یک روش تحلیل مسیر انتقادی عملکردی ایجاد کرد که منطق فعالیت تحت مطالعه ارزش را برجسته می کرد. یک روش نموداری به نام «تکنیک سیستم تحلیل عملکردی» (FAST) به عنوان یک مؤلفه استاندارد «روش ارزش» به کار گرفته شد.در سال 1985، فرآیند مهندسی ارزش مقبولیت جهانی پیدا کرد. این سازمان یک سازمان بین‌المللی به نام انجمن بین‌المللی مهندسان ارزش آمریکایی (SAVE) ایجاد کرد که به فعالیت خود و صدور گواهینامه متخصصان شایسته اختصاص داشت. در سال 1997، SAVE International استانداردی را برای روش شناسی مهندسی ارزش تایید کرد. علاوه بر تجزیه و تحلیل ارزش، مهندسی ارزش گاهی اوقات به عنوان «مدیریت ارزش» و «روش شناسی ارزش» نیز شناخته می شود.

مزایای مطالعه مهندسی ارزش

مهندسی ارزش سازمان را به سمت راه حل های نوآورانه هدایت می کند. با تغییر از راه حل های مرسوم به راه حل های نوآورانه، نه تنها سازمان منتفع می شود، بلکه ارزش اضافی برای مشتری نیز ایجاد می شود.

مهندسی ارزش از چندین جهت برای سازمان سودآور است، برخی از این مزایا عبارتند از: (1) کاهش هزینه عملیات و نگهداری، (2) بهبود در مدیریت کیفیت، (3) بهبود بهره وری منابع، ساده سازی رویه ها،  به حداقل رساندن کاغذبازی، کاهش هزینه های کارکنان، افزایش کارایی رویه ای، بهینه سازی هزینه ها، توسعه نگرش های ارزشی در کارکنان، و رقابت با موفقیت بیشتر در بازار.   

فرآيند مهندسی ارزش که شامل شش گام به شرح زير است:

انتخاب پروژه : تحقيقات مهندسی ارزش اغلب در واحدهايی به کار گرفته می شود که نسبت قيمت تمام شدة آن به عملکرد محصول بالاست. معمولاً شرکتهايی که مدت طولانی بدون تغيير بوده يا واحدهای شلوغ داشته باشند، برای ساده سازی و کاهش هزينه ها مناسب تر هستند.تحقيقات درشرکتهايی که مشکل واضحی مثل تحويل ندادن به موقع محصولات در آنها وجود دارد، ساده تر و مفيد است. پروژه تحقيقاتی بايد مسأله ای را حل کند که نياز واقعی شرکت و مورد حمايت مديريت شرکت باشد. همچنين؛ مسألة فوق برای افرادی که در ان سيستم کار می کنند، مهم بوده ودر نهايت بازگشت سرماية آن بالاو احتمال موفقيت آن زياد باشد.

جمع آوری اطلاعات: بعد از انتخاب موضوع مورد مطالعه، لازم است اطلاعات کافی و فراوانی در مورد آن جمع آوری شده ، محصول به طور کامل تعريف شود. منظور از تعريف محصول اين است که محصول همان طور که طراحی شده و مصرف می شود، معرفی گردد. در جمع آوری اطلاعات بايد نظرات شخصی، کمترين اثر ممکن را داشته باشد.

تعريف کارکرد يا وظيفه:  تعريف کارکرد يا وظيفه منجر به شناختن وظايف در يک پروژه می شود. در اين قسمت به دو سؤال پاسخ داده می شود:

  1. چه کاری انجام می شود ؟ ( آنچه که هست.)
  2. چه کاری بايد انجام داد ؟ ( آنچه بايد باشد. )

مرتب کردن مجدد وظايف: اکثر کالاها و خدمات دارای چندين وظيفه هستند که نيازهای ما را همزمان برآورده می سازند.در اين حالت يک وظيفه بالاتر از ساير وظايف قرار گرفته ودر همين حال، وظايف ديگر را زير مجموعه خود قرار می دهد که هدف از ساخت وسيله را تأمين می نمايد.

ارزيابی وظايف: در اين مرحله لازم است کارهای زير صورت گيرد:

  1. 1. استخراج هزينه ها : در تعيين هزينه ها، بايد دو نوع هزينة واقعی (سخت) نظير هزينة مواد اوليه و هزينه های ذهنی (نرم) مانندسختی کاررا درنظر گرفت.
  2. 2. تعيين ارزش کارکرد : ارزش، نشانگر ارتباط ميان وظايف مورد انتظار خريدار و قيمتی است که او برای تصاحب کالا يا خدمات (وظايف) می پردازد. به عنوان مثال، به روشهای تعيين ارزش زير می توان اشاره کرد :

الف . تعيين ارزش به وسيلة قضاوت و تجربه

ب  . تعيين ارزش به وسيلة مقايسه

ج  . تعيين ارزش به وسيلة

د  . تعيين ارزش به وسيلة مقايسه با استانداردهای موجود

هـ . تعيين ارزش به وسيلة عوامل ارزش

و  . تعيين ارزش در مقايسة هزينه

  1. 3. تعيين شاخص ارزش : شاخص ارزش به عنوان معياری برای اندازه گيری ارزش استفاده می شود. يک عدد بدون بعد (ديمانسيون) که به وسيلة آن يک ارزش قابل فهم به وظايف تخصيص می دهيم.

: پيداکردن و جايگزين نمودن وظايف اداری شاخص ارزش پايين

با پاسخ به اين دو سؤال که “بهترين انتخاب چيست؟ ” و “هزينة اين انتخاب چقدر است؟ “می توان اقتصادی ترين راه را انتخاب نمود. لازم است پس از تهية ليستی از اقلام با کارکردهای مشابه و نيز ناديده گرفتن تمامی محدوديتها، تغييرات و اصلاحات لازم را اعمال نموده، ارزان ترين راه را به عنوان پايه ای برای ارزيابی های آتی انتخاب کنيم. اصلاحات به دو روش اعمال می گردند.

   الف. روشهای آزاد مانند ابتکار و نوآوری

  ب . روشهای منطقی مانند چک ليست

 

 

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *